کد مطلب:27901 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135

وصیّ موسی












336. امام باقرعلیه السلام:وصیّ موسی علیه السلام یوشع بن نون بود. او همان جوانی است كه خداوندعز و جل در قرآن از او یاد كرده است[1]. [2].

337. امام صادق علیه السلام:موسی علیه السلام به یوشع بن نون و یوشع بن نون به فرزند هارونْ وصیّت كرد و به پسر خود و پسر موسی علیه السلام وصیّت نكرد؛ چرا كه انتخاب، با خدای متعال است و از میان آنان، هر كس را كه بخواهد، برمی گزیند.[3].

338. امام صادق علیه السلام - در خبر وفات موسی علیه السلام -:موسی علیه السلام یوشع بن نون را فرا خواند و به او وصیّت كرد و او را به پنهان داشتن امرش فرمان داد و نیز فرمان داد كه پس از خودش به كسی كه به این امر قیام می نماید، وصیّت كند.[4].

339. تاریخ الیعقوبی:موسی علیه السلام به بنی اسرائیل گفت:«سفارش های خداوند را به شما رساندم و فرمان او را به شما شناساندم. پس، آن را پیروی و بدان عمل كنید.

من، صد و بیست سال عمر كردم و وفاتم نزدیك است. پس از من، این یوشع بن نون، سرپرست شماست. پس به او گوش بسپارید و فرمانش را پیروی كنید كه میان شما به حق، داوری می كند و هر كس مخالفت و سرپیچی اش كند، نفرین شده است».[5].

340. تاریخ الیعقوبی:و چون وفات موسی علیه السلام نزدیك شد، خدایعز و جل به او فرمان داد كه یوشع بن نون را كه از تیره یوسف بن یعقوب علیهما السلام بود، به قبّه زمان[6] داخل كند و تقدیسش نماید و دستش را بر بدن او بگذارد تا بركت یابد و به او وصیّت كند كه پس از وی، در میان بنی اسرائیل، كار را به عهده بگیرد.

پس موسی علیه السلام چنین كرد و چون موسی علیه السلام درگذشت، یوشع، كار را در بنی اسرائیل به عهده گرفت...[7]. [8].









    1. كهف، آیه 60.
    2. الكافی:92/117/8، كمال الدین:2/217، تفسیر العیّاشی:42/330/2.
    3. الكافی:3/293/1، بصائر الدرجات:4/469.
    4. كمال الدین: 17/153، الأمالی، صدوق:343/303، قصص الأنبیاء:204/175.
    5. تاریخ الیعقوبی:45/1.
    6. قُبّه زمان، معبد گنبدی شكل بنی اسرائیل بوده است كه موسی و هارون، آن را در صحرای «تَیْه» و به فرمان خداوند، بنا كردند. برخی (مانند كفعمی)، آن را همان «بیت المقدس» می دانند و برخی (مانند فرید وجدی)، آن را همانند «قبة الشهادة» دانسته اند كه خیمه ای از كتان بود و تابوت عهد را با آن می پوشاندند. ر. ك:بحار الأنوار:119/90، دائرة المعارف القرن العشرین:602/7.
    7. در الكتاب المقدّس، ص 333 چنین آمده است:موسی با پروردگار، چنین گفت:نیاز است كه پروردگار، خدای روح های هر انسان، مردی را بر جماعت بگمارد كه به عنوان رهبر آنان، وارد شود و بیرون آید و آنان را به ورود و خروج، وادار كند تا خلق خدا مانند گله بی شبان، رها نمانند. پس، پروردگار به موسی گفت:«یشوع بن نون را برای این كار برگیر، كه او مردی صاحبْ دل است و دستت را بر او بنه و او را در پیش روی اِلیعازار كاهن و همه مردم بِایستان و جلوی آنان، به او وصیّت كن و از هیبت و قدرت خودت به او بده تا جماعت بنی اسرائیل، همگی گوش به فرمانش شوند. جلوی الیعازار كاهن می ایستد و از پیشگاه ربوبی درخواست تحقّق قضا و اراده الهی می كند. پس، او و همه بنی اسرائیل و تمام مردمان، با فرمان او بیرون می روند و با فرمان او وارد می شوند». و موسی همان گونه كرد كه پروردگارش فرمان داده بود. پس یشوع را برگرفت و او را جلوی الیعازار كاهن و مردم ایستانْد و دستش را بر او نهاد و همان گونه كه پروردگار به موسی گفته بود، به او وصیّت كرد.

      و در قاموس الكتاب المقدّس، ص 1068 آمده است:یشوع، نامی عبری به معنای خدای آزادیبخش است و در اصل، هوشع و یا یهوشوع بوده كه موسی او را یشوع خوانده است. او جانشین موسی و پسر نون از تیره افرایم است كه در مصر، متولّد شد و در آغاز، خدمتگزار موسی بود. اوّلین باری كه از او سخن به میان آمده، در نبرد رفیدیم [ در شبه جزیره سینا ]است كه موسی او را در آن جنگ، به فرماندهی بنی اسرائیل گمارد و آن هنگام، 44 ساله بود. پس از آن، مأمور تجسّسِ تیره و خاندان خود شد و به همیاری دوستش كالب، گزارشی دقیق از شهرهایی كه مأمور تجسّس آنها بودند، ارائه داد. سپس موسی او را جلوی الیعازار كاهن و همه مردم ایستاند و به عنوان جانشین خود تعیین كرد. و قانونگذار بزرگ (موسی علیه السلام)، یشوع را، اندكی پیش از وفاتش فرا خواند و بر طبق اراده الهی، همه قدرت و اختیارات خود را به او سپرد. یشوع بلافاصله پس از رحلت موسی آماده شد تا از اُردن بگذرد و از این رو سه روز به مردم، مهلت داد تا توشه برگیرند.

    8. تاریخ الیعقوبی:46 /1.